کد مطلب:28660 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126
در این حال، مردی پیش آمد كه قبایی پشمین داشت و دو شمشیر آویخته بود. پس گفت:دست بگشای تا با تو پیمان بندم. علی علیه السلام گفت:«بر چه چیز با من پیمان می بندی؟». گفت:بر این كه جان خویش را به پای تو ریزم. گفت:«كیستی؟». گفت:اُویس قَرَنی هستم. پس با علی علیه السلام بیعت كرد و پیشاپیشِ او همچنان جنگید تا كشته شد و [ پیكرش ]در میانِ پیادگان یافت گشت.[1]. 2497. المستدرك علی الصحیحین - به نقل از ابو مكین -:زنی را در مسجد اویس قرنی دیدم كه گفت:اویس و یارانش در آن مسجد به نماز گزاردن و قرائت مُصحَف هاشان مشغول می شدند و صبحگاهان و شامگاهان برای گزاردنِ نماز به آن جا می آمدند و تا آن گاه كه به میدان جنگ رفتند، شیوه ایشان همین بود. سپس اویس و گروهی از یارانش در جمعِ پیادگان، پیشاپیش علی بن ابی طالب علیه السلام، شهید شدند. خدای از همه ایشان خشنود باد![2]. 2498. المستدرك علی الصّحیحین - به نقل از علی بن حكیم، درباره شریك -:در مجلس وی (شریك)، از اویس قرنی یاد شد. وی گفت:او در جمع پیادگان، همراه علی بن ابی طالب علیه السلام كشته شد.[3]. 2499. تاریخ دمشق - به نقل از سعید بن مُسَیَّب، در یادكرد از اُوَیس قَرَنی -:در روزگار علی علیه السلام باز گشت و پیشاپیشِ وی جنگید و در صِفّین، پیش روی او شهید شد. وقتی در او نگریستند، دیدند كه چهل و اَندی جراحتِ نیزه و شمشیر و تیر بر اندام اوست.[4].
2496. رجال الكشّی - به نقل از اصبغ بن نباته -:همراهِ علی علیه السلام در صفّین بودیم كه 99 مرد با او پیمان بستند. سپس وی گفت:«صدمین تَن كجاست؟ پیامبر خدا به من وعده داده است كه در چنین روزی، صد مرد با من پیمان می بندند».